بسمۀ تعالی
**********
*****************
اگر زندگی را کنی دقّتی****ریاضی بَوَد، رفته است فرصتی
تو را هر چه خوبی، به هم جمع آر****وزان هر چه دعوا، بتفریق دار
و در هر چه شادی، در آن ضرب دار****از آن درد ها را به تقسیم آر
اگر نِفرتی هست، به جذرش بدار****اگر عشق باشد، توانش شمار
به هر یک از این شش ضریبی بده****به افزون و کاهش رقیبی بده
به هر یک ضرایب، تو را التزام****به انجام هر یک تو را اهتمام
ضرایب همان،کوکِ آهنگها است****تو را شاد سازد بسی پر نوا است
تو را هر نوائی که دلخواه شد****به تنظیم آور، دل آگاه شد
دلت تا چه خواهد، که را بنگرد****کجا را به لرزش، کجا را برد
که لرزش چه بوده، و بُردن چه بود****منظّم نما کوک آنرا به سود
همان سود را در کنارش به عقل****کدامین صلاح است همراه عدل
اگر عدل و عقلت بُوَد سازگار****تو را بهترین باد از کردگار
عزیزم تو ای دوست و ای آشنا****چه کردی به عمرت، به تنظیم ها
ضریب محبّت، کجا رفته است؟****به بالا و بالا، همی رفته است؟
به هروقت و ساعت چه آزردگی است****دلیلی ندارد، به افسردگی است
چه دیدی تو از، درد دیگر کسان؟****تو همراه بودی؟،به کاهش از آن
چرا نِفرتی مانده در دل تو را****ملایم نگشتیّ و، مشکل تو را
اگر عشق داری، کجا شد ضریب****کدامین را بوده ای ، در رقیب
تو سابع چقدر کوک بودی، خودت****که این زندگی بوده ات سرخوشت
********************************************************
روز یکشنبه به تاریخ 26/1/1403
************************
ارادتمند شما: عبّاس توکّلی نوری ( سابع )
********************************
داستان حضرت ابراهیم ( ع )...برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 10