داستان حضرت ابراهیم ( ع )

ساخت وبلاگ
زیارت جضرت رسول از بعیدفراز1- أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَنَّهُ سَيِّدُ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، وَأَنَّهُ سَيِّدُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَةِ الطَّيِّبِينَ.گواهی می‌دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمّد بنده و رسول اوست و آقای پیشینیان و پسینیان و سرور پیامبران و رسولان است، خدایا بر او و اهل‌بیتش، آن امامان پاک درود فرست.سپس بگو:فراز2- السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيلَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَحْمَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَجِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خاتَِمَ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا قائِماً بِالْقِسْطِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَاتِحَ الْخَيْرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْوَحْيِ وَالتَّنْزِيلِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُبَلِّغاً عَنِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّهَا السِّراجُ الْمُنِيرُ؛ سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای دوست صمیمی خدا، سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای رحمت خدا، سلام بر تو ای منتخب خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای بنده نجیب خدا، سلام بر تو ای خاتم پیامبران، سلام بر تو ای سرور رسولان، سلام بر تو ای قیام کننده به عدالت، سلام ب داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 10 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1403 ساعت: 22:08

بسمۀ تعالی**********زندگی ریاضیّات است*****************اگر زندگی را کنی دقّتی****ریاضی بَوَد، رفته است فرصتیتو را هر چه خوبی، به هم جمع آر****وزان هر چه دعوا، بتفریق دارو در هر چه شادی، در آن ضرب دار****از آن درد ها را به تقسیم آراگر نِفرتی هست، به جذرش بدار****اگر عشق باشد، توانش شماربه هر یک از این شش ضریبی بده****به افزون و کاهش رقیبی بدهبه هر یک ضرایب، تو را التزام****به انجام هر یک تو را اهتمامضرایب همان،کوکِ آهنگها است****تو را شاد سازد بسی پر نوا استتو را هر نوائی که دلخواه شد****به تنظیم آور، دل آگاه شددلت تا چه خواهد، که را بنگرد****کجا را به لرزش، کجا را بردکه لرزش چه بوده، و بُردن چه بود****منظّم نما کوک آنرا به سودهمان سود را در کنارش به عقل****کدامین صلاح است همراه عدلاگر عدل و عقلت بُوَد سازگار****تو را بهترین باد از کردگارعزیزم تو ای دوست و ای آشنا****چه کردی به عمرت، به تنظیم هاضریب محبّت، کجا رفته است؟****به بالا و بالا، همی رفته است؟به هروقت و ساعت چه آزردگی است****دلیلی ندارد، به افسردگی استچه دیدی تو از، درد دیگر کسان؟****تو همراه بودی؟،به کاهش از آنچرا نِفرتی مانده در دل تو را****ملایم نگشتیّ و، مشکل تو رااگر عشق داری، کجا شد ضریب****کدامین را بوده ای ، در رقیبتو سابع چقدر کوک بودی، خودت****که این زندگی بوده ات سرخوشت********************************************************روز یکشنبه به تاریخ 26/1/1403 ************************ارادتمند شما: عبّاس توکّلی نوری ( سابع )******************************** داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 10 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1403 ساعت: 22:08

بسمۀ تعالی**********به هفده رکعتِ عشق و عبادت************************به هفده رکعتِ عشق و عبادت****به هفده حرفِ در نام و اصالتمرا خدمت بُوَد، اندر تداوم****به خود هم خانواده هم به مردمبه خوددرزندگی،هرچه خوش آید****به هریک نکته ای باشد،هُش آیدشود هر همّ و غمّم، رفع مشکل****که در جنگ و ستیزم در مقابلخدا همراه باشد هر زمانی****مرا یاری دهد در هر مکانیکنم شکر خدا را تا توانم****به من نصرت دهد، پیگیر آنمبه تبیین وتفحّص می روم پیش****زمردم بوده است،یا اینکه ازخویشنباشد فرقشان، ریز و درشتی****که گردد سهل و آسان، سرنوشتیکمک گیرم ز هر کس، هر چه باشد****شودراحت به حلّ، ازهرکه باشدمرا یاری شده، در آن زمان ها****به کار مردمان باشم توانا**********************************************روز سه شنبه به تاریخ اوّل اسفند ماه 1402*********************************ارادتمند شما: عبّاس توکّلی نوری( سابع )********************************* داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 7 اسفند 1402 ساعت: 0:30

بسمۀ تعالی*********همسرا'>همسرا با تو به نجوا آمدم ( سوگ همسر 257 )***************************************همسرا با تو به نجوا آمدم از الف آغاز و تا یا آمدمهر چه را گفتم تورابا شوربود وصف حالت بوده، آنجا آمدمبوده ام همراه و همره بوده ای لحظه ها را با تو، آنگاه آمدماز الف دیدم تو راهر اُنس بود حسن اخلاقت، سرا پا آمدم بوده از اخلاص و از روی ادب هر چه را اندر بزنگاه آمدمبای برنا بوده ای در هر زمان من جوانی را به همراه آمدمپایه بودی تا مرا در پلّکان رفته ای بالا و بالا آمدمهر توانی را که در خود داشتی وز توانت تا بدانی آمدمدست من را بسته ای با یک گره برده ای با خود هویدا آمدمتا ثریّا برده ای اخلاص را من به همراهت کجا ها آمدمجان خود را وقف من کردی چرا زاین سبب هر جا و هر جا آمدمجان من مقدار کم دارد تو را من تو را ممنون با پا آمدمپس چرا خود را فدایم کرده ای من چه دارم جان به اهدا آمدمهر حلالی را نمودی احترام مطمئن بودی سرا پا آمدمهر حرامی را ز خود بنموده دور شأن و عزّت هر دو را ها آمدمخرّمی کردی به عمری نزد من من تو را حرمت پری وا آمدمدل مرا محکم نمودی در فراز وز نشیبش هر چه دلخواه آمدمذلّت از دنیا و عقبی دور شد محنت از هجر تو را نا آمدمرحم کردی بر صغیر و هم کبیر راحت دنیا فرا جا آمدمزحمتی چندان کشیدی بی دریغ مرحبا هم حبّذا را آمدمسر سُروری دل نشوری داشتی گرم معشوقت به اسماء آمدمهر کدامین را شمردم پنج تن اوّل و آخر به امضاء آمدمشورشوقی را به سر بودت مدام با علی همرا زهرا آمدمصورتی با سیرتی نزدیک هم ظاهر و باطن به یکجا آمدمضرب سیلی خورده زهرا ازعمر گریه هایت را به همراه آمدمخود طلب کری ززینب اجرومزد من از او خواهم به اشفا آمدماز نگاهت ظلم کین منفور بود نفرت حق ّ را به پیدا آمدمعیش و شادی بود داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 7 اسفند 1402 ساعت: 0:30

بسمۀ تعالی*********تسبیحات حضرت
بسمۀ تعالی**********با عرض سلام و ارادت به محضر جناب آقای دکتر درزی عزیز**********************************************واقعاً گل کاشتی، گل کاشتن****خوش به حالت، خرمنی انباشتنبذرِ خوبی گر نمودی انتخاب**** هر اموری را به وقت، پرداختنهرچه راکِشتی، دروخواهی نمود****گر به بذری، آبیاری داشتنگر مراقب بوده ای از هر جهت****سمّ زدی بر ساق و برگش تاختنگر حرس کردیّ و کودش داده ای****حاصلی، محصولِِ خوش برداشتنرشد آن را خود، به چشمان دیده ای****حظِّ وافر برده ای، وا داشتندستچین کردی، هر آن حاصل شده**** آمدی میدان، لِوا برداشتنشادیّ و شوری رسید بر تو یقین****وقت افزودن بُُوَد، کی کاستنهر چه باشد کلِّ آن، سهم شما است****کی شده کاری، از او در خواستنبا رفاقت با صداقت کار شد**** تا بدین جا، کارِ نیکو داشتنبعد از این بادا خداوند یارتان**** صبر ایّوبی نما، بر تافتنسابع را شاید که سهمی داشت او****کی ز درزی سهم کوچک خواستنهرچه را سهم است، ازآنِ شما است**** هر چه توفیق خدا، در یافتن*****************************************************روز دوشنبه به تاریخ 1402/11/2*************************ارادتمند شما:عبّاس توکّلی نوری(سابع)******************************خواهشمند است خوانندگان به بُعدِ باطنی شعر توجّه بیشتر مبذول نمایند، که برداشت های خوب و مفیدی می توان داشت.********************************* داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 16:06

بسمۀ تعالی**********تأثیراتِ صلواتِ بر حضرت محمّد(ص) و خاندانش**************************************که تنها دعائی بُوَد مستجاب****چه از پیر باشد، چه هم از شبابو از بهترین هدیه، نزد خدا است****که بهتر بُوَد از طلا بهر ماجلا می دهد روح هر یک بشر****روان را کند شاد، ز پا تا به سرکه عطری بُوَد از بهشت و جنان****که خوشبو بُوَد هر که را در دهانبُوَد نور کافی، همی در بهشت****و روشن کند، هرچه درخاک وخشتانیسی بُوَد بهر انسان مُدام**** که در برزخ و در قیامت، مرامجوازِ عبوری است، بهر بهشت****که روشن شود بر کسان سرنوشتکه از آن شود بیمه اندر سه جا****به دنیا و برزخ، هم عقبی، به مابه دنیا بُوَد بهترین در عمل**** به روز قیامت شود ماحصلکه محبوبترین است،در فعل وحال****به هر وقت و ساعت، در آید به قالو خاموش گردد جهنّم ز نار****نگردد کسی، اندر آنی، دچاردوا بوده باشد بُوَد بهترین****که در معنویّت، شود جاگزینگناهان هر کس شود ز او برون****شود نور آن هم، به انسان فزونتو سابع فرست بیشتر این دعا****تو را توشه گردد به روز جزا***********************************************روز سه شنبه به تاریخ 3/11/1402**************************ارادتمند شما: عبّاس توکّلی نوری(سابع)******************************* داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 16:06

بسمۀ تعالی**********روز پدر بر همگان مبارک*******************به روز از پدر ، چون ندارم پدر**** نباشد به دنیا، که رفته سفرسفر دور باشد، نِه اش باز گشت**** نباشدمراسایه ای،درگذشتمرا حزن و اندوه باشد به سر**** غمی سخت باشد،چه خاکی به سرخوشا حالِ آنان، پدر برسر است**** بدانند قدرش، بسی بهتر استچنین نعمتی را، نباشد بها**** در آن غرق باشید به مثل هوااگر قطع گردد شما را نفس****به یک لحظه فهمید،شمارا است بسپدر را نباشد بها در جهان**** که ارزد پدر را، پدر بیش از آنچه باشد پدر را، برابر شود**** همه هر چه هست، کی سراسر شود؟پدر بوده غمخوار من، روز و شب**** مرا دوست می داشت و وردش به لبمرا در دعا بوده، در ورد و ذکر**** همیشه مرا بوده است او به فکرچه خوش بوده بامن،چه هاگفته بود**** گُلی کُنج لب،اوچه خوش کاشته بودپُر از مهر بود و پُر احساس بود**** همیشه زبانش به عبّاس بودمرا بوسه می داد و خوشحال بود**** به نجوای با من بسی لب گُشودمرا کرده خوشحال و دل وانمود**** مرا بوده، هر لحظه ای را به سودبه همراه او خنده بر لب نشست**** که هر درد و غم از وجودم گسستسخن را به به شادی به همراه داشت**** و او در دلم هر گُلی را بکاشتپیاپی مرا او به خنده گرفت**** بخنداند مرا، هرچه را سخت و سفت مرا قهقهه از ته دل شده**** لبانم به خنده چقدر ول شدهپس از او نیامد مرا خنده ای**** نبوده چنینم، به یک دفعه ایمرا اشک غم بوده همراه، مُدام**** به خود گفته بودم که، خنده کدامنیاید به لب، پس چرا دور شد**** پدر را به همره، در آن گور شدو از سایه اش گشته ام من به دور**** مرا بوده او هر زمان نو ظهوربه خوابم به گه گه، به من سر زند**** چه خوشحال باشد، مرا زر دهدهمه هر چه دارم از آن زر بُوَد**** که با مال دنیا برابر بُوَدمرا بهره شد داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 20 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 16:06

بسمۀ تعالی**********خدا یا به دنیا مرا پاک کن*******************خدا یا به دنیا مرا پاک کن****به آن وقت خواهی، مرا خاک کنگناهان بسیار باشد مرا**** ببخشا به من هر کدامین گناهتو ستّار باشی، مرا غافری****تو پوشانده بر من، ز من بگذریتوانی بگیری ز من انتقام****و یا این که گیری ز من التزامبه من رحم کن ای خدا هر زمان****براین دست وپایم به گوش و زبانبه هردرک و فهمی چه آمد به سر****به هر سنّ و سالی، چه بوده خطرکه دانسته بودم، و یا غیر آن****به پنهان بوده و یا در عیانبسی کار ها آمده د ر سُراغ****نشد فکر در آن، گناه را ایاقز دستان نیامد که گیرد ز دست****کسی را که افتاده، در جای پستبه بیرون کشاند، ز هر منجلاب بر او پاک سازد، بر آب و گلابشود پاک و طاهر ز هر شستنی شود سازگاری به بر گشتنینشد تا کنم پای خود استوار که محکم مرا گردد و، پایداردر آن پا نهم، تا به کاری قرار نه آن پا که آید مرا در فراربه گوشی شنیدار هر کار بود نه درخواب، بل این که بیداربودقضاوت مرا بوده آن خواستم شتابی مرا بوده، جا خاستمز دل شد مرا خواهشی بهر کار مرا دست و پا مانده در انتظارز اعضاء بر آورده شد در عمل برایم چه شیرین، به قند و عسلولی غافل از آن، چه آمد به بار نگردیده نفعی، ضرر شد به کاراگر برده بودم ، از اوّل به فکر به خود مشورت داشتم یا به ذکراگر کرده بودم درست انتخاب مرا انتظار درستی، ز آبنشد این چنینم،که باشد ثواب مرا حاصلی شد، که آید عقاببه چشمان خود کرده ام هرجفا به هر چیز بیرون، که کردم نگاهبه هر چیز زیبا نگاهم شده گناهش از آن بعد، بلایم شدهنه با چشم سر، بلکه با چشم دل نگاه چنینی که گشتم خُجلبه پا می توان دشمنی را لگد به دستان توان دوستی را به حدّنکردم چنین با همه دشمنان نشد کار نیکو بر آن دوستاندل و دیده را شد داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 16:13

بسمۀ تعالی**********کلاونگا وطن باشی برایم*******************کلاونگا وطن باشی برایم****محلّ همّ و غم باشی برایمتوئی اوّل قدمگاهم به دنیا****تورامن دوست دارم تا به فردابه فردائی که من رازنده بینی****تورا من،شکردارم،یاحبیبیدر آنجا پا نهادم اوّلین بار****و اعضایم به هر یک آمده کارزَدم هردست وپائی را ازاوّل****و یا من گریه کردم، گه مبدّلبه خندیدن رسیدآن گریه هایم****مرا آب دهن، تر شانه هایمهوا هم آسمان را در تو دیدم****صدا از دیگران را هم شنیدمبه گرماو ز سرما گشته احساس****که هرحسِّ دگر،آمد به عبّاسهمی دیدم پدر مادر به اطراف****عمو و عمّه را دیدم به اکنافبرادر در کنارم بوده هر آن****مرا بوسیده بود، هر دم به آسانز مادر خورده ام شیری پیاپی****نوازش های او بوده است تا کی پدر هر همّ و غمّش بوده بر من****فراهم آوَرد، بر جسم و بر تننباشد کمّ و کاستی را به خانه****نگیرم من به هر چیزی بهانهبه لطف ازحقّ، وسایل بوده عالی****مرتّب بوده است ازفرش وقالیبه آرامی شناختم دور و بر را****مرا حسّ شد، به دست و پا و سر راکمی را، گریه کردم، با توانم****زیادی را به خندیدن، ز جانمبه تدریج آمده دنیایِ دیگر**** به گفتن شد مرا تکرار مادرمرا مادر بزرگم بوده زنده ****چه نیکو بوده او با مهر و خندهنه برمن بلکه مهرش بوده وافر****محبّت بوده از او نه ظاهرعزیز و کاردان بود او، به هر چیز****هنر در او نمایان بوده لبریزبه کدبانو صدایش می نمودند****بر او در آشپزی، غوغا نمودنددگر مادر بزرگم در الیکا****چه شمشادی، که او داشت قدِّ رعنادوچشمانش همیشه رو به دربود****که او در انتظار این پسر بودپسر عمّی مرا بوده به خانه****پدر از من، بر او هم بوده سایهمرا جان بوده او، اندر دو پیکر**** صمیمی بوده با من ، چون برادرمرا دائی در داستان حضرت ابراهیم ( ع )...ادامه مطلب
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 16:13